دنیای من

آخرین مطالب

  • ۱۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۱:۰۴ :( :)
  • ۲۷ آبان ۹۵ ، ۰۰:۱۰ لعنت

نویسندگان

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

نمیتونم بخوابم
خستم
دوس ندارم این حالا رو
این چه وضعشه اخه
.
.
.
.
.
دلم میخواد چندروز تنها باشم یعنی نه کسیو ببینم نه  کسی منو ببینه
نه با کسی حرف بزنم  نه کسی باهام حرف بزنه
یعنی هیچکی نباشه حتی یه ادم 
خودم فقط باشم 
.
.
.
از فردا خوشم نمیاد از اینکه باید برا یکی دونفر از بچه ها پیام بدم و راجب رفتن یا نرفتنم خبر بدم. از اینکه  باید دلیل نرفتنمو توضیح بدم از اینکه اخرشم چون جای من نیستن درک نمیتونن بکنن. از اینکه میترسم نرم ناراحت بشه .از اینکه حق نمیدن و کلی از اینکه دیگه بدم میااااااااد
.
.
.
دوس ندارم حال الانمو
ای خدااا
---
۳۰ بهمن ۹۴ ، ۰۳:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

چندوقته خیلی بد شدم .خدایا منو ببخش بخاطر بی محلیام

خدایا خیلی خوبی .نمیدونم منو بخشیدی یا نه .چقد این چندروزه بد شده بودم 

روم سیاهه خداجونم.چقد شرمندتم .چطوری میتونی انقد صبور باشی و کارای ما رو ندید بگیری:(

وقتی فکر میکنم به چندروزه و گناهم ..... هی....خدایااااا ببخشیددددد

.

.

.

امروز باید غروب حتما برم امامزاده .نباید بذارم مدت نرفتنم زیاد بشه وگرنه خیلی بد میشم

کاش میشد امروز میرفتم محلمون و امامزاده و ارامگاه اونجا.دلم تنگ شده خیلی:(:( نمیدونم باز کی میرم محل تا برم ارامگاه اونجا.هی...

چقد خاطره داشتیم از اون خونمون.دلم تنگ شده خیلی.برا حیاطمون برا گلامون برا باغمون برا همه چی...وقتی فکر  اونجا رو میکنم بغض گلومو میگیره .همه چی یادم میاد . گریه بابام یاد میاد .بغضش یادم میاد. گریه های خودم یادم میاد.گریه خواهرم یاد میاد.گریه مامانم یادم میاد. اون روزای بد یادم میاد. اون روزای خیلی بد. هیچ وقت اون روزی که هیچ جایی رو نداشتم برم رو یادم نمیره فقط داشتم راه میرفتم فقط داشتم میرفتم تا زمان بگذره و نمیدونستم باید کجا برم اون روزی که اخرش فقط به یه جا رسیدم اونم امامزاده شهرمون .هیچ وقت یادم نمیره فقط اونجا بود که پناهم شد ...

خدایا تنهام نذار با همه بدی های و وقتایی که تو رو یادم میره تنهام نذار

چقد خوبه که هستی خداجونم

---
۰۸ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر