دنیای من

آخرین مطالب

  • ۱۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۱:۰۴ :( :)
  • ۲۷ آبان ۹۵ ، ۰۰:۱۰ لعنت

نویسندگان

لعنت بهتون

دوشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۲۲ ب.ظ
لعنت به همتون لعنت
فردا میزنگم .میزنگم ادرسشو گیر میارم
گیر میارم و خودم تنها میرم
بزار حداقل مامانش بفهمه .حداقل اینطوری میفهمه که پسرش داره با یه خانواده چیکار میکنه.حداقل بفهمه چه پسری تربیت کرده که .بفهمه که چطوری اوضاع یه خانواده رو بهم ریخته 

تنها میرم نمیخوام ببینم ... بیاد و  پیش یه غریبه گریه کنه و چیزی بگه نمیخوام چیزی ببینم. اه

دیگه هم مثل جمعه نمیکنم که تصمیم گرفته بودم ادرسو بگیرم و شنبه برم و دیگه بیخیال شدم. فردا میزنگم هرطور شده ادرسو گیر میارم و چهارشنبه میرم حتی شده خودم میرم ادرسشو از کارکنای اونجا میگیرم. مگه میشه تو اون مکان لعنتی هیچکس ادرستو نداشته باشه . حالا که اب از سرت گذشته بذار قشنگ بگذره .اره بذار قشنگ قشنگ بگذره. یه طور بگذره که با چشات ببینی خدا بخاطر اینکارات چه بلایی سرت میاره. خدا لطفا کاری کن که زودتر خوشیاش تموم شه و زندگیش به نکبت کشیده شه تا بفهمه چیکار کرده تا بفهمه بی جواب نمیمونه اینهمه دل شکستگی...

۹۵/۰۲/۲۰ موافقین ۱ مخالفین ۰
---

نظرات  (۳)

من فقط فهمیدم اعصابت خورده :/
پاسخ:
:)
اع خورد نیس ؟
یا داری تطاهر میکنی ؟
پاسخ:
از خرد بودن اعصاب هم گذشته:)
خوبم :)
خخخخ
اون دیه چه حالتیه 
خوبه که خوبی:)
پاسخ:
اگه کسی تجربش کرده باشه متوجه میشه :)
 فدات هانیه جون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی