دنیای من

آخرین مطالب

  • ۱۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۱:۰۴ :( :)
  • ۲۷ آبان ۹۵ ، ۰۰:۱۰ لعنت

نویسندگان

همیشه همین اتفاق میفته

دوشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۱۳ ق.ظ

چندروز پیش یهویی با خودم گفتم خداروشکر چندهفتهه خبری از کسی نیست و همه چی امن و امانه 

بعد که داشتم همینو با خودم میگفتم یهویی یادم اومد که من الان باز این حرفو زدم و چندروز دیگه سر و کله یکی دیگه پیدا میشه

اخه دفعه های قبلم همین شده بود، هر وقت که کسی میومد یا خبر میداد که بیاد، کلا جو خونمون بهم می ریخت و هردفعه میتونم بگم یه بحثی بین من و مامانم اینا می شد ، طوری که کلا تموم ارامشم بهم می ریخت و همینا هم باعث شد که از هرچی خواستگار یا زنگ هم بدم بیاد 

.

.

.

هیچی چندروز از آخیشی که با خودم گفتم نگذشت که مامانم غروب، بعد تبریک، خبر یه آدم جدیدو داد 

ایندفعه سعی میکنم بحثی بینمون نشه ( البته ایندفعه برا اینکه بحثی بینمون پیش نیاد همون اول اصلا مخالفتی هم نکردم )

۹۵/۰۲/۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
---

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی